دلایل پیدایش عرفان های کاذب
صرف نظر از دلایل اختصاصی شکل گیری هر یک از جنبش ها دلایل کلی ای وجود دارد که به کمک آن ها می توان از نگاهی آسیب شناختی به چند و چون پیدایی و گسترش این جنبش ها پرداخت. مهم ترین این دلایل عبارتند از:
1- بحران های هویت دینی در مدرنیته
1-2 تنزل عقل گرایی رنسانس به علم گرایی و سپس درک مکانیکی از جهان
1-2 اخلاق مدرن شامل غریزه گرایی ، مصرف گرایی، سرپرستی، تنوع طلبی و…
1-3 نیاز به امر قدسی
2- نادیده انگاری برخی از امور فطری معنوی و قدسی یا عدم تأمین مناسب آن ها
3- بحران بی توجهی یا کاهش توجه به حقوق زنان
4- رشد بی رویه و خود سرانه سرمایه داری و تبعات ناشی از آن
5- حرکت به سوی صلح جهانی به دلیل نفرت عمومی از جنگ
6- نیاز به تشکیل گروه به سبب ترس از تنهایی نهفته در ماهیت مدرنیته
7- شرایط ظهور شخصیت های فرهمند به دلیل بحران های جهانی
همان طور که از این دلایل بر می اید ، به دنبال رشد روز افزون و تحول گرایانه ی مدرنیته و جای گزین شدن نگاه مکانیکال به نیاز آدم و در پی آن تغییر الگوهای زندگی، روند غریزه گرایی، معرف گرایی و تنوع طلبی با سرعت سر سام آور به پیش رفته و توجه به نیاز به امور فطری و قد سی کم رنگ تر شده است و زمینه خوبی برای عرفان ها پدید آمد[1]
امروزه در کشور ما افزون بر گروه ها و فرقه های سنتی، گروه های نو ظهور به نام عرفان و معنویت با جاذبه های مادی و نفسانی و شهوانی زیادی پیدا شده اند و هر روز با شیوه های مختلف به جذب تشنگام معنویت و عرفان می پردازند و سر چشمه این آیین های نو ظهور عموما در غرب است. اما می توان منشأ اصلی برخی از آن ها را از شوق به ویژه هندوستان دانست. اما همین آیین های شرقی و تأثیر از نظام ارزشی غرب اند و بر بستر مدرنیته روییده اند. به همین دلیل معنویت مورد ادعا با معانی و ارزش های آن ها کاملاً سازگار است شکاکیت معنوی، عقلانیت ابزاری، دین ستیزی سکولاریسم، پلورالیسم و لیبرالیسم از مبانی مدرنیته غرب است که در معنویت و عرفان های کاذب به طور صرحی یا صنفی وجود دارد[2]
ما هاریش باهش در کتاب دانش هوشیاری خلاق می گوید: « شما نمی توانید دیگران را تغییر دهید» سپس موضع و دیدگاه خود را عوض کنید و بدی ها را از نو نگاه کنید زیبا ببینید، خوب بنگرید، همه چیز قابل تحمل و خواستنی می شود. همه تغییرات شگفت انگیز و تحول خلوتی که روی آن تأکید می شود چیزی جز تغییرات در بینش نگرشی نیست البته این مطلب تا جایی درست است. ولی قدرت انسان در تغییر محیط را نادیده گرفته است و انسان را عاجز می انگارد و ناتوان می سازد. معنویت های نوظهور تنها در قالب همین متمدن به کار می آید و راه مستقلی را که خارج از این قالب باشد به انسان نشان نمی دهد افراد را تنها برای سازگاری و تحمل همین فرهنگ و وضع موجود آماده می کنند و سطح توانایی و آمادگی او را برای زیستن در همین چارچوب افزایش می دهد[3]
در روزگار ما کانون های وابسته به سرمایه داری ترجیح می دهند انسان ها ارزش وجودی خود را شناسند. تا هوای عزت و شرافت بر دلشان بورزد و به انحراف طبیعت گرایانه بشر دامن زده و می کوشند تا راه طبیعت را همانند راه فطرت بیارایند و با هزاران فرقه ای که به نام معنویت و عرفان ساخته اند انسان را به حیرت مضاعف فرو کشد و این ظلم پنهانی است که به لباس مکرر و حیله در آمده و زنجیر استضعاف و بردگی را در روپوشی از حریر معنویت و اطلس عرفان به دست و پای انسان معاصر بیاویزند.
تمدن جدید در قرن بیستم وضعیت بسیار ناپایداری را تجدید کرد و طراحان تمدن و نیروهای سلطه گر آن تصمیم گرفتند که آن را به نقطه قوت خود تبدیل کنند. پس به این نتیجه رسیدند که از معنویت در راستای ترمیم و تقویت استیلای خود بهره برداری کنند. برای دستیابی به این هدف معنویت ویژگی های بسیار مناسب و ارزشمندی داشت، ابزار جذابی بود و اقبال عمومی هم با آن موافق است و نیز شامل موضوعاتی بود که تمام ابناء بشر در طول تاریخ و عرضی جغرافیا به آن دلبستگی داشتند و می توانستند زمینه ساز مقبولیت سلطه ی فرا فرهنگی و جهانی باشد.[4]
در دهمی آخر قرن بیستم بحران های روانی و اجتماعی به طور گسترده ای دامن گیر بشر شد. بشر چاره ای جز بازگشت به فطرت خود و توجه دوباره به معنویت و خدا نداشت تا بتواند از این وضعیت خود را رهایی داده و به دورن خود پناه ببرد و جهانی دیگر را تجربه کند.
بشر در جست و جوی بینشی دیگر نسبت به خود و جهان هستی و زندگی بود اما انحراف موجود سبب شکل گیی فرقه های رنگارنگ معنویت گرا شد. معنویت های نو ظهور با ارائه ی مدیتیشن های گوناگون دقایقی متفاوت را در زندگی انسان مدرن ایجاد می کنند و آن ها را از روزمره بودن بیرون آورد و به امور هم چون روح بیاندیشید[5].
این نیاز سبب شد بشر به هر معنویتی چنگ زند و به صحت و درستی و یا انحرافات آن دقت نمی کند. این موضوع سبب استفاده سود جریان و انحراف جامعه بشری شده است.
محققین:رقیه حسنی منش، سعیده اعتمادی فر،
فاطمه پیروزبخش ، فاطمه زارعی
فرم در حال بارگذاری ...
شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !
If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)